سلماسلما، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

سِلما یه دونه ما

دخترم تو تهران بد شانسی آورد و راهی بیمارستان شد

فردای شبی که رسیدیم تهران داییم سلما و بچه های دختر خالم برد پارک وقتی برگشتن سلما یه راست رفت تو اتاق خواب و خوابید برای همه جای تعجب داشت اول فکر کردم خسته شده چون روز قبلش هم رسیده بودیم گفتم شاید خسته شده صبح رفتم برای امتحان تا برگشتم دیدم سلما رنگ به رو نداره مامانم و خالم گفتن که حالش بد شده بالا آورده برای اولین بار بود بالا میاورد یه چند با دیگه هم بالا اورد دیگه منم ترسیده بودم سریع بردیمش بیمارستان کودکان تو خیابان طالقانی چند ساعت تو اورژانس بستری بود ولی چون بهتر نشد مجبور شدن تو بخش بستریش کنن خیلی شب بدی بود از شانس بد ما یه ویروس جدید اومده بود سلما از اون ویروس گرفته بود بد تر از همه اینکه گرسنه بود ولی چون سرم داشت نباید ...
31 خرداد 1392

تولد رادین تو مهدکودک چکاوک

با حدیث رفتیم دنبال کیک سلما تقریبا 45 دقیقه بدون من تو مهد موندش برام جالب بود برای اولین بار خوب بود قبلا که با مدیر مهد صحبت کرده بودم گفته بود اگه بخواد بیاد مهد برای روز اول نیم ساعت با حضور مادر سلما بیشتر حواسش به بچه ها بود و به فضای اون جا زیاد تو نخ تولد نبود ولی هنوز نتونستم خودم و راضی کنم بره مهد ...
30 خرداد 1392