سلماسلما، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

سِلما یه دونه ما

دخترم تو تهران بد شانسی آورد و راهی بیمارستان شد

1392/3/31 16:29
نویسنده : مامان و بابا
438 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم رو تخت بیمارستانبمیرم برات که اینقدر بیحالیفردای شبی که رسیدیم تهران داییم سلما و بچه های دختر خالم برد پارک وقتی برگشتن سلما یه راست رفت تو اتاق خواب و خوابید برای همه جای تعجب داشت اول فکر کردم خسته شده چون روز قبلش هم رسیده بودیم گفتم شاید خسته شده صبح رفتم برای امتحان تا برگشتم دیدم سلما رنگ به رو نداره مامانم و خالم گفتن که حالش بد شده بالا آورده برای اولین بار بود بالا میاورد یه چند با دیگه هم بالا اورد دیگه منم ترسیده بودم سریع بردیمش بیمارستان کودکان تو خیابان طالقانی چند ساعت تو اورژانس بستری بود ولی چون بهتر نشد مجبور شدن تو بخش بستریش کنن خیلی شب بدی بود از شانس بد ما یه ویروس جدید اومده بود سلما از اون ویروس گرفته بود بد تر از همه اینکه گرسنه بود ولی چون سرم داشت نباید آب و غذا میخورد بماند که من و مامانم چی کشیدم اون شب تا صبحساک بیمارستاناینم کیف وسایل شخصی که تو بیمارستان به سلما دادن نو کیفش دمپایی ومسواک و خمیر دندان وقاشق وچنگال حوله ویه پازل بود البته در قبال پولی که میگیرن این خیلی نا چیز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

آتنا مامان روشا یدونه
1 تیر 92 10:02
الهی عزیزم چرا مریض شدی . خدا روشکر که الان خوبی . ان شا الله هیچ موقع مریضی جرات نکنه سمت شما خوشگلا بیاد
مامان حسام کوچولو
2 تیر 92 16:21
این ویروسه چکار به تو داشته عسل
شقایق مامان آرشا
5 تیر 92 19:07
آخی چه بد
زری مامان مهدیار
11 تیر 92 1:08
خدا بد نده
الهی بگردم ایشالا که دیگه همیشه سالم باشه


بد نبینی عزیزم
مامان دینا جون
11 تیر 92 19:20
ای جووووووووونم عزیزم بمیرم برات.دلم کباب شد.


خدا نکنه خاله جون
الهام
12 تیر 92 14:20
الهی بمیرم...اعصابم خورد شد این 2 تا عکسو دیدم


خدا نکنه خدا رو شکر خوبه خوبه دیگه