دعوت شدیم به یه مسابقه از طرف یه دوست عزیز آتنا جون مامان روشا یه دونه
سلام دوستای خوبم
موضوع این مسابقه اینه که دلیلمون رو از نوشتن این وبلاگ بگیم
از روزی که یه دونه ما به دنیا اومد سعی کردم روزایی که کارای جدید یاد میگیره تو یه دفتر براش یادداشت کنم تا وقتی بزرگ شد بخونه و بدونه لحظه به لحظه بزرگ شدنش برامون یه دنیاعشق بود و لذت بردیم از بودن با گل دخترم تقریبا سلما 6 یا 7 ماهه بود که خیلی اتفاقی با این وبلاگ اشنا شدم با کمک یکی از دوستام این وبلاگ و درست کردم و خیلی خوشحال بودم از این که میتونم عکسای گل دخترم و براش تو وبلاگ بذارم ونظر دیگران و رو بدونم واین باعث شد که کلی دوست جدید پیدا کنم و بتونم از تجربیاتشون استفاده کنم من و بابایی با هم تصمیم گرفتیم اسم وبلاگ و بذاریم سلما یه دونه ما چون واقعا برای ما بی نظیر ترین دختر روی زمین. ما هم 3نفر از دوستامونو دعوت میکنیم تا تو این مسابقه شرکت کنن
مامان رادین عزیز
مامان گل پسر مهدیار
مامان امیر مهدی کوچولو