سلما و مادر جون تو یه تیم بودن مامان مریم هم مقابلشون برنده هم معلومه دیگه
کارکنان بولینگ برای سلما صندلی گذاشتن تا قدش به میز برسه . امروز صبح سلما وقتی از خواب بیدار شد 30/11/91 گفت مامان دیدم چرخیدم اومدم بالا فهمیدم خواب دیده اولین بار بود که خوابش یادش مونده بود و تعریف میکرد منم کلی ذوق کرده بودم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی