سلماسلما، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

سِلما یه دونه ما

بازم دخترم بلا سرش اومد

1391/10/14 11:58
نویسنده : مامان و بابا
209 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم قشنگم

روز دوشنبه 91/10/11 دایی مجید پیشنهاد کرد شام بریم بیرون از اون جایی که شما اصلا آروم و قرار نداری در حال فعالیت کردن و اذییت کردن بودی که نوبت بابا شد که باهات بازی کنه همینکه داشتی میرفتی سمت بابا یهو افتادی روی دستت و دستت مون زیر بدنت از شدت گریه نفست بند اومده بود و تا زیاد دردت نگیره گریه نمیکنی از گریه هات متوجه شدیم که خیلی اذیت شدی این دسست چند بار درد گرفته بود ولی همیشه بعد از چند دقیقه تکونش میدادی این دفعه فقط گریه میکردی دستتو تکون نمیدادی دیگه منتظر آماده شدن غذا نشدیم من و پدر جونو و بابا بردیمت بیمارستان بسسسسسسسسیار عالی و فوق تخصصی کیش . آقای دکتر مهربون تشخیص دادن که دست شما هیچ مشکلی نداره ولی اگه تا صبح مشکل داشت به دکتر ارتوپد نشون بدیم .شب تا صبح که راحت نخوابیدی و دستت و تکون ندادی صبح از شانس خوب ما یه دکتر ارتوپد که این یکی واقعا خوب بود از تهران اومده بود شما رو معاینه کرد دستت در رفته بوددستتو جا انداختن سریع دستت و تکون دادی و به اقای دکتر گفتی خوب شدم دیگه دستم تکون میخوره بازم خدا بهمون رحم کرد . اگه ما به حرف دکتر اول گوش کرده بودیم الان معلوم نبود چه اتفاقی افتاده بود حتی به اصرار ما راضی به عکس گرفتن هم نشد گفت دستش حتی در هم نرفته نگران نباشین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

زری مامان مهدیار
15 دی 91 9:21
عزیزمییییییییییییی موقع جا انداختن خیلی اذیت شد؟ خدا رو شکر که دست دختر نازنینمون نشکسته
زری مامان مهدیار
15 دی 91 9:23
مریم جون آماده باش که ما داریم میایم کیش خواستگاریییییییییییییییییییییییی فقط به کسی نگو که اگه بفهمن، خواستگارای عروسمون زیاد می شن یعنی می شه این دختر خوش اخلاق و خوش تیپ عروسم بشه؟
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
15 دی 91 14:34
بازم خدارو شکر به خیر گذشته
امیرمهدی کوچولو
15 دی 91 15:35
سلام مامان سلماجون ممنون که بهم سرزدین. از بابت سلماجون هم خیلی خوشحالم که دستش مشکل خاصی نداشت و زود خوب شد. ایشالا که دیگه ضربه نخوره.
ابوالفضل و زینب
16 دی 91 8:26
__000000___00000 _00000000?0000000 _0000000000000000 __00000000000000 ____00000000000 _______00000 _________0 ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0 _000000___00000___* 00000000?0000000___* 0000000000000000____* _00000000000000_____* ___00000000000_____* ______00000_______* ________0________* ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 ______*______00000000000 _______*________00000 ________*_________0 _________*________* _________*_______* __________*______* ___________*____* ____________*___* _____________*__* ______________*
ناهید
16 دی 91 12:55
عزیییییییییییییییییزززززززززززززززززززممممممممممممم الهی من فدات شم چرا مراقب نبودی خاله : خدا رو شکر که خوب شدیو مشکل خاصی پیش نیومد مامان مریم مواظب سلما جونی باش که تو این دنیا همین یه دونه سلما رو داریم
مامان سمی
17 دی 91 15:34
آخی عزیزم.بلا دور باشه انشاالله.سلما خوشگله چشم خورده.خداروشکر که بهتر شد امان از دست این دکترهای کشکی