سلماسلما، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

سِلما یه دونه ما

مریضی سلما

1391/9/23 2:53
نویسنده : مامان و بابا
283 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای خوبم تاخیر این چند وقته ما رو ببخشین سلما سرمای خیلی بدی خورده بود نزدیک بود بیمارستان بستری بشه ولی از اون جایی که به بیمارستان این جا هیچ اطمینانی نیست تو خونه از دخترم مراقبت کردیم و به آقای دکتر قول دادیم به دستوراتش عمل کنیم و هر روز دخترم امپول میزدالبته بابای سلما و مادر جونشم شدیدا مریض بودن و همش مریض داری کردیم ولی با اومدن مهمونامون از تهران حداقل روحیمون عوض شد بد از رفتنشون دوباره دلمون گرفت مرسی از دوستای مهربون که تو این چند وقته به یادمون بودن و ببخشد که نگران شدن سعی کردم به وبلاگ همه سر بزنم اگه کسی رو فراموش کردم کوتاهی منو ببخشین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

امیرمهدی کوچولو
23 آذر 91 8:14
سلما جون ایشالا بهتر باشی و دیگه مریض نشی ممنون که سر زدی.
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
23 آذر 91 12:12
پس حسابی خونتون بیمارستان بوده.
انشالله که دیگه هیچ وقت مریض نشه.چشمش کردن!!!!!!!



آره والا تازه اینقدر سلما چسبیده بود به عمه من که اونم تفلک رسیده تهران مریض شده از سلما گرفتن هم مادر جونش هم عمه مقاومت بدن من زیاده خدا رو شکر وگر نه من الان نبودم همه عطسه های سلما تو صورت من بود
اریانا ستاره زندگیم
23 آذر 91 13:24
سلما جون
ایشالا بهتر باشی و دیگه مریض نشی
ممنون که سر زدی.



مرسی که شما هم به ما سر میزنین
دخملـــــــــــی
23 آذر 91 16:16
الهی..........ایشاا..به زودی زود سلامتیتون برگرده و باز لحظات پرشورتونو ببینیم ...ایشاا...


مرسی عزیزم
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
24 آذر 91 15:36
بهتر شدی خوشمل من؟؟؟؟؟؟؟؟


نه مریم جون بهتر شده بود ولی از دیشب دوباره شروع شده دارم بهش دارو میدم اولین بار که سلما این جوری مریض شده
اتنا مامان روشا یدونه
25 آذر 91 11:58
قربونش برم پس مریض شده بود خبری ازش نبود دلمون تنگ شده بود . خدا رو شکر مهمون هم داشتید که بهتون حسابی خوش بگذره و مریضی سلما یادتون بره .براتون رمز رو خصوصی فرستادم


مرسی عزیزم
ناهید
26 آذر 91 8:47
ایشالا همیشه سالم باشی خاله جون