وقتی دریا میبینه دیگه نمیشه کنترلش کرد
دختری وقتی دریا میبینه باید حتما یه تنی به آب بزنه اولش که تنها بود خوب بود کنار آب بازی میکرد ولی دوستش و برادرشم وقتی اومدن آب تنی کنن سلما هم ذوق زده شد به هوای اونا یه کم رفت جلو منم نزدیک آب وایساده بودم به اقا پسره گفتم دست سلما رو بگیره بیاره پیش من نمیدمنم تو یه لحظه چی شد سلما تعادلشو از دست داد افتاد تو آب پسره هم زورش نمیرسید سلما رو از آب بیاره بیرون من با کفش دویدم تو آب وسلما رو گرفتم سلما ترسیده بود البته منم ترسیده بودم گریه میکرد و میگفت اب خوردم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی