روز عید غدیر
امروز با مادر جون و سلما رفتیم خرید از هر چیزی که خوشش میومد مثل خانم بزرگا بر میداشت و میذاشت تو چرخ خرید ما یه آلوچه هم تو کالسکه میلو (دخترش)گذاشته بود این کیف هم که تو دستشه خودش انتخاب کرده بد از این فروشگاه یه مرکز خرید دیگه رفتیم دوباره کلی خرید کرد این خانم فکر کنم با سلما دیگه باید تو خونه خودمونو سرگرم کنیم نمیشه باهاش بیرون رفت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی